کاریکلماتور چیست ؟
کاریکلماتور جملاتی پر محتوی ، کوتاه و همراه با شوخ طبعی است که گاهی به جمله ی قصار می ماند ، گاهی به شعر شانه می زند و شاید بتواند تبدیل به ضرب المثل شود . آنچه مسلم است ، کاریکاتوری از کلمات است و این اصطلاح ، اول بار در سال 1347 در مجله ی خوشه از ترکیب واژگان « کاریکاتور » و « کلمه» ابداع شد . پرویز شاپور مبدع و گسترش دهنده ی این نوع ادبی بود که امروزه پیروان و متخصصانی دارد و در کتب ادبی تعریف شده و نمونه ها و مختصات این نوع نوین ادبی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است . در زیر نمونه هایی از کاریکلماتور های شاپور را می خوانید
- آب تنی ماهی یک عمر طول می کشد .
- ماه تا سپیده دم در بستر خشک رودخانه ، دنبال تصویر می گشت .
- به عقیده ی ماهی فاصله بین قطرات باران ، مرگ بار است .
- سگ ، با سکوت به دزد ها خیر مقدم می گوید .
- عمر پائیز، صرف پرپر کردن گلها می شود .
- قلب ، سخنگوی زندگی است .
- پرواز ، فرصت نمی دهد که گربه از درخت پرنده بچیند .
- آب به اندازه ای کثیف بود که ماهی به دنبال خودش می گشت .
- آدم پرتوقع ، سلام نداده انتظار جواب دارد .
- بهار ، با سرعت باد پائیزی گذشت .
- ایستادگی جنگل ، توفان را زمینگیر می کند .
- مرگ ، در واپسین دم حیات متولد می شود .
- آتش خشم ، شکوفه ی لبخند را می سوزاند
- پرنده ی پیر ، با کمک گربه از درخت پائین می آمد .
- پوست موز ، انتقام لگد مال شدنش را از طرف می گیرد .
- آیینه، یک تنه مقابل همه ایستادگی می کند .
- هر درخت پیر ، صندلی جوان می تواند باشد .
- آدم منزوی ، سلام را خداحافظی می شنود .
- آخرین برف ، کفن زمستان است .
- خدا حافظی آدم پرچانه ، گوشنواز است .
- خطوط موازی ، در آغوش هم جان می سپارند .
- نجار تازه کار ، با جوب ، خاک ارّه می سازد .
- زندگی بی آب ، از گلوی ماهی پائین نمی رود .
- دسته گلی به غمگینی « بی تو بودن » بر مزارت نثار می کنم .
- ستاره ، در دل شب ، شعار « مرگ بر تاریکی » می دهد .
- در آئینه ی شکسته ، دنبال جسد متلاشی شده ام می گردم .
- فوران سرنگون شده ، به قوه ی جاذبه ی زمین ، شلاق می زند .
- گل کاغذی ، از یک قدمی هم ، صدای پای بهار را نمی شنود .
- قلبم را ، با قلبت میزان می کنم .
- پرگاری که اختلال حواس پیدا کرده بود ، بیضی رسم کرد .
- تاریخ مصرف موش و ماهی را ، گربه تعیین می کند .
منبع : مجله اطلاعات حکمت و معرفت ، شماره 118